سحاب: نقشهنگاران مسلمان در عصر تاریکی اروپا درخشیدند
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۳۴۰۵۷
به گزارش خبرنگار ایرنا، محمدرضا سحاب در مراسم گرامیداشت روز ملی نقشهنگار اظهار داشت: نقشههای پیش از دوره اسلامی در ایران به دلایل مختلف، از جمله حمله تازیان از میان رفته است؛ هرچند اسناد گوناگون و نیز وجود شبکهای از راهها مانند راه شاهی نشان میدهد که ایرانیان حتما در آن دوره با نقشهنگاری آشنا بودهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: نقشهنگاران مسلمان نیز در دو قرن نخست دوره اسلامی، نقشههای یونانی را به زبان عربی ترجمه میکردند تا آنکه خوارزمی در قرن سوم هجری، با کمک شماری دیگر از دانشمندان ایرانی، نخستین نقشه دقیق جهان را که با نقشههای یونانیان متفاوت بود، ترسیم کرد.
سحاب با اشاره به اینکه پس از خوارزمی نیز دانشمندان دیگری مانند استخری، بلخی، خواجه نصیرالدین طوسی و دیگران تجربههای ارزشمندی در نقشهنگاری داشتهاند، اظهار داشت: در عصری که اروپا غرق در ناآگاهی و تاریکی بود، دانش نقشهنگاری در جهان اسلام به دو دلیل شکوفا شد؛ نخست آنکه مسلمانان به قبله و مسیریابی کعبه بسیار بها میدادند و دوم آنکه برای دریافت مالیات از سرزمینهای تابع، به ترسیم نقشههای دقیق نیاز داشتند.
محمدرضا سحابنقشهنگاری مدرن را مدیون امیرکبیر هستیم
رضا شیرازیان، پژوهشگر نقشه و اسناد جغرافیایی نیز در این نشست، یادآور شد که ۱۳ شهریور، روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی است و چون ابوریحان دستاوردهای بزرگی در دانش جغرافیا و نقشهنگاری داشت، این روز با عنوان روز ملی نقشهبردار نیز گرامی داشته میشود.
شیرازیان با تاکید بر اینکه از دوران طلایی نقشهنگاری در ایران پس از اسلام تا عصر معاصر، بیش از ۸۰۰ سال می گذرد، گفت: نقشه نگاری معاصر را قبل از هر چیز، مدیون میرزاتقیخان امیرکبیر هستیم که دارالفنون را بنا نهاد. همچنین خود ناصرالدین شاه هم به نقشهنگاری علاقه داشت و این علاقه و توجه را پس از درگذشت امیرکبیر نیز حفظ کرد. علاوه بر این، دو شخصیت به نامهای ذوالفقارخان مهندس و محمدتقی خان مقدم که هر دو شاگردان کرشیش اتریشی (استاد دارالفنون) بودند نیز تاثیر بزرگی بر پیشرفت نقشهنگاری در تاریخ معاصر ایران داشتند.
موزه نقشه، آماده همکاری با مراکز پژوهشی است
هادی محضرنیا، مدیرعامل سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران نیز در این همایش درباره اهمیت مطالعات تاریخی، اظهار داشت: ما معتقدیم همان اندازه که ابزارهای مدرن مانند سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) برای مدیریت حال و پیشبینی آینده شهر تهران اهمیت دارد، مطالعات تاریخی نیز برای این منظور دارای اهمیت است. دقیقا به همین دلیل است که سازمان فاوای شهرداری، متولی موزه نقشه است.
محضرنیا با اشاره به گنجینهای که در موزه نقشه نگهداری میشود، اظهار داشت: در این موزه حدود ۸۰۰ نقشه وجود دارد که بیش از ۲۰۰ نقشه، به شهر تهران مربوط است.
وی تاکید کرد: نمیخواهیم موزه نقشه در انحصار شهرداری تهران باشد و به نمایندگی از شهرداری عرض میکنم که علاقمندیم با مراکز پژوهشی مختلف، همکاری داشته باشیم.
مراسم بزرگداشت روز ملی نقشهبردار، عصر یکشنبه با حضور جمعی از پژوهشگران این رشته، نمایندگان سازمان نقشهبرداری کشور، رئیس و جمعی از اعضای انجمن ایرانشناسی، در سالن همایشهای موزه نقشه تهران برگزار شد.
در بخشی از این مراسم، از محمدرضا سحاب، نقشهبردار پیشکسوت ایران و رئیس هیات مدیره موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب تقدیر و تجلیل شد. وی فرزند استاد عباس سحاب بنیانگذار «دانش نقشهنگاری به شیوه نوین در ایران» است.
عباس سحابمحمدرضا سحاب در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۸۰ همکاری علمی و فنی وی با موسسات معتبر کارتوگرافی بینالمللی مانند «گئورگ وسترمن»، «کارل ونشو» و کارتوگرافی «هوبر» در آلمان و گذراندن دورههای تخصصی فنی موجب بالا بردن توان علمی و فنی و کیفیت روشهای نقشهنگاری در ایران گردید. به طوری که در سال ۱۳۶۸ با شروع کار کارتوگرافی رایانهای در موسسه سحاب - به عنوان اولین مؤسسه ایرانی - توانست در ارتقاء فناوری نقشه نگاری نوین در ایران سهم عمدهای داشته باشد.
وی از سال ۱۳۳۸ همزمان با آغاز تحصیل در دوره متوسطه به صورت نیمه وقت در مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب مشغول به کار و آموختن نقشه نگاری (کارتوگرافی) شد. به طوری که در ۱۸ سالگی توانست با کمک پدر و استادش به ترسیم نقشههای جغرافیایی بپردازد و در رشته برجستهنمایی (استومپاژ) نقشهها تخصص پیداکند. در طول نیم قرن گذشته کار و تلاش وی تنها مصروف پیشرفت علمی و فنی مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب شده و حاصل آن نیز آثار متعددی است که به صورت نقشه، اطلس، کتاب و وسایل آموزشی جغرافیا در طول سالها چاپ و منتشر شده است.
برچسبها ابوریحان بیرونی ایران شناسی نقشهمنبع: ایرنا
کلیدواژه: ابوریحان بیرونی ایران شناسی نقشه ابوریحان بیرونی ایران شناسی نقشه نقشه نگاری موزه نقشه نقشه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۳۴۰۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مثلث آمریکایی چه هدفی را در تقابل با فعالیتهای هستهای ایران دنبال میکنند؟ / نقشه راه گروسی در تهران پس از عملیات وعده صادق
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است.
سرویس سیاست مشرق- رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی طی هفتههای اخیر مصاحبههای هدفمندی را در تقابل با ماهیت و کارکرد فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران صورت داده که بر خلاف آنچه برخی تصور میکنند، منبعث از نظرات کارشناسی و حقوقی آژانس نیست!
کاخ سفید، اتحادیه اروپا و آژانس بین المللی انرژی اتمی با توجه به نزدیک شدن به سال ۲۰۲۵ میلادی (زمان تعیین شده در خصوص فعالسازی بند غروب آفتاب) میان دو گزینه «دفرمه سازی برجام» یا «خروج رسمی برجام» مردد ماندهاند.
از سوی دیگر، جایگزینی برجام با توافقی جدید نیز مستلزم چینش دوباره میز مذاکرات و آماده سازی پیش شرطها و لوازمی است که واشنگتن و تروییکای اروپایی قابلیت آن را (حداقل در برهه کنونی) ندارند.
از این رو باید در ماورای مواضع شورای حکام و مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، اهداف کلان، میان مدت و خرد غرب را از پمپاژ ادعاهای اخیر علیه ایران مدنظر قرار داد. پیش فرض قطعی ما در این روند، همپوشانی مطلق گروسی با سیاستگذاران غربی مذاکرات هستهای است.
گزارههای ادعایی گروسی
در اینجا به برخی گزارههای ادعایی مطرح شده از سوی رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی که طی ماهها و هفتههای اخیر به کرات مورد تاکید قرار گرفته، متمرکز میشویم:
۱- ایران از زمان شکست مذاکرات هستهای به طور چشمگیری به ساخت بمب هستهای نزدیکتر شده است.
۲- هیچ کشوری که هنوز بمب اتمی ندارد، اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنیسازی نمیکند. ایران بیش از آنچه برای ساخت بمب هستهای نیاز دارد، اورانیوم غنی شده تولید کرده است.
۳- غنی سازی ۹۰ درصدی برای ساختن بمب اتمی لازم است، اما غنی سازی ۶۰ درصدی تقریباً با غنی سازی ۹۰ درصدی یکسان است!
۴- برجام دیگر کار نمیکند. باید در نظر داشته باشیم که هم اکنون در سال ۲۰۱۵ میلادی (زمان انعقاد برجام) قرار نداریم و در نتیجه، این توافق نیاز به جایگزینی با توافق دیگری دارد.
۵- جمهوری اسلامی در حال افزایش توان هستهای خود است و با وجود این که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهطور فعال در حال بازرسی است، اما این بازرسیها کافی نیست.
تحلیل محتوای سخنان گروسی
در تحلیل محتوای سخنان گروسی، باید به صورت همزمان نسبت به متن و فرامتن آنها توجه داشت. در ابعاد متنی، ما با ادعاهای غیرحقوقی و مکرری مواجه هستیم که از سوی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی مطرح میشود.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای و بی تعهدی مطلق اتحادیه اروپا در تأمین تهدات مالی مندرج در متن برجام، ایران کاهش گام به گام تعهدات خود را در دستور کار قرار داده و بخش اعظمی از این تعهدات، معطوف به مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی از کشورمان میباشد.
به عبارت بهتر، خروج ایران از این تعهدات معلول بدعهدی مطلق طرف مقابل و واکنشی کاملاً منطقی و حقوقی نسبت به این موضوع محسوب میشود. از این رو کاهش تعهدات برجامی ایران، مصداق «واکنش حقوقی» بوده نه «کنش اولیه» با این حال گروسی در گزارشات و مواضع خود تلاش میکند بدون ذکر مقدمهای که منتج به اقدام ایران شده، نهاد متبوعش را در مقام مطالبه گر و ایران را در مقام محکوم جلوه دهد! این همان بازی نخ نمایی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای حکام بر اساس روال معمول خود در تقابل با کشورمان دنبال میکنند.
نکته دوم اینکه گروسی در مواردی که موضوع بازرسیهای هستهای از ایران مطرح میشود، آژانس بین المللی انرژی اتمی را یک بازیگر مستقل، حقوقی و غیر تأثیرپذیر از توافقات برجام قلمداد میکند. به عبارت بهتر، گروسی در صدد القای این گزاره به افکار عمومی دنیاست که فارغ از تعهداتی که در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود دارد، ایران ملزم به تبعیت از الگوهای بازرسی آژانس (در هر دو بعد پادمانی و فراپادمانی) میباشد.
نکته سوم اینکه در جریان دو سفر رافائل گروسی به ایران، میان مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان تفاهمی در راستی همکاری طرفین بر سر حل و فصل پرونده مکانهای ادعایی صورت گرفت. مطالبه آشکار جمهوری اسلامی ایران، «مختومه نمودن پرونده مکانهای ادعایی» از سوی اژانس بین المللی انرژی اتمی بوده و حدود و ثغور مطالبات کاملاً شفاف و حقوقی خود را در این خصوص مطرح نموده است.
با این حال گروسی و مقامات آمریکایی-اروپایی نشان دادهاند که قصد دارند با مفتوح نگاه داشتن این پروندهها، زمینه بازرسیهای اصلی و فرعی (بازرسیهای نامحدود زمانی-مکانی) را در ایران در زمان حال و آینده ایجاد کنند. گروسی تاکنون چندین بار در خصوص روال مذاکرات برجام اظهار نظر کرده و معتقد است این توافق عملاً کارآیی لازم را ندارد. مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به لحاظ فرامتنی، در پازلی بازی میکند که طراحان اصلی آن در واشنگتن و اتحادیه اروپا به سر میبرند!
بر این اساس، گروسی سه هدف فرامتنی مهم را در قبال توافق برجام و مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی ایران دنبال میکند. این موارد عبارتند از:
الف) بازگشت یکجانبه ایران به تعهدات مندرج در توافق هستهای، بدون آنکه عملاً تحریمهای جمهوری اسلامی ایران برداشته شود.
ب) زمینه سازی برای بسط نظام بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران که با هدف نفوذ امنیتی غرب به اماکن حساس در کشورمان صورت میگیرد.
ج) رفع اتهام از آمریکا در قبال خروج یکجانبه از توافق هستهای و ایجاد حاشیه امن برای تروییکای اروپایی در خصوص صدور بیانیههای سیاسی و غیر حقوقی علیه ایران.
د) جلوگیری از استناد حقوقی و عملیاتی ایران به بند غروب آفتاب در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد.
و) جلوگیری از انعقاد توافق «تضمین محور» با ایران با هدف ممانعت از بهره مندی ایران از مزایای رفع تحریمها
بازی شفاف اما پیچیده!
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است. به عبارت بهتر، شناسایی گروسی به مثابه یک شخصیت مستقل در این معادله، خطایی محض محسوب میشود. او وظیفه دارد در برهه کنونی، ایده همیشگی مقامات کاخ سفید (بازگشت یکجانبه ایران به برجام در عین عدم رفع واقعی تحریمها) را عملیاتی سازد.
این در حالیست که گروسی اصلیترین وظیفه خود را در این خصوص به صورت عامدانه فراموش کرده است: این مسئولیت، حل موانع فنی توافق هستهای میان ایران و اعضای ۱+۴ است.
حدود و ثغور مطالبات و خطوط_قرمز تعیین شده از سوی کشورمان در مذاکرات وین بر سر مسائل اختلافی از جمله «حل و فصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریمهای بازدارنده در مسیر اجرایی شدن برجام» از ابتدا مشخص بوده و در حال حاضر نیز جمهوری_اسلامی ایران ذرهای نسبت به آنها عدول نکرده است.
در چنین شرایطی بخش اعظم عملیات روانی غرب در مرحله پایانی مذاکرات، ناظر بر دفرمه شدن هندسه مذاکرات یا لغو خطوط قرمز تعیین شده از سوی کشورمان صورت میگیرد. ضمن آنکه در روند مذاکرات احیای برجام نیز آژانس نه تنها به عنوان یک کاتالیزور و عامل تسریع کننده عمل نکرد، بلکه با طرح پروندههای ادعایی به نیابت از رژیم اشغالگر قدس و تاکید غیر حقوقی بر مفتوح نگاه داشتن آنها (حتی در صورت احیای برجام)، عملاً به مانعی در مسیر مذاکرات سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در وین و دوحه تبدیل شد.
در چنین شرایطی اصرار گروسی برای سفر به ایران و ابراز نگرانی وی از ماهیت فعالیتهای هستهای کشورمان را باید در یک پارادایم کاملاً سیاسی -تبلیغاتی مورد توجه و تحلیل قرار داد. بدیهی است که تمرکز جمهوری اسلامی ایران، اعم از دستگاه دیپلماسی کشور و سازمان انرژی اتمی بر روی خطوط قرمز ما در همکاریها با آژانس و احیای توافق هستهای (وفق قانون راهبردی مصوب مجلس شورای اسلامی)، تنها راه جلوگیری از تکمیل صحنه پردازی مثلث مذکور (آمریکا-آژانس-اروپا) علیه کشورمان میباشد.
گروسی در بحبوحه جنگ غزه، از یک سو مسئولیت ارسال پالسهای بحرانی در قبال فعالیتهای هستهای ایران را بر عهده دارد تا جایی که حتی غنی سازی ۶۰ درصدی و ۹۰ درصدی را به عنوان یک مقام ارشد آژانس همسان و دارای آثار عملیاتی همگون تلقی میکند!
تقلیل سطح غنی سازی رسمی در ایران از ۶۰ درصد به ۲۰ درصد، یکی دیگر ازاهداف گروسی میباشد، به گونهای که ایران بدون آنکه گامی از طرف مقابل برداشته شود، تن به چنین مطالبهای دهد.
با این حال تجربه سالهای گذشته و اخیر نشان میدهد نه تنها جمهوری اسلامی ایران نباید تسلیم مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی (خصوصاً در دوران حضور گروسی در این نهاد ظاهراً بین المللی) شود، بلکه باید برداشته شدن هر گونه گام جدیدی در همکاری با این سازمان را متغیری وابسته به رفع تحریمهای ضد ایرانی (آن هم به صورت تضمین محور) قلمداد کند.